جاده ها در انتظار رهگذر
چهارشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۱۹ ق.ظ
بغض هایی در گلو یی مانده است
حرف های پشت و رویی مانده است
در درون مردمان گنگ و لال
ناشنیده گفتگویی مانده است
ابرها بی بغض و لب ها خشک خشک
نیست آبی نام جویی مانده است
ای عجب در خاطر تاریک روز
یادی از تاریک رویی مانده است
جاده ها در انتظار رهگذر
بی صدا هر یک به سویی مانده است
لکه های ننگ نقش دامن است
نقشی از بی آبرویی مانده است
دختر احساس پاک شعر را
نه هوا خواهی نه شویی مانده است
موفق باشین .