چکامه ها

دلنوشته ها ، اشعار و چکامه های من

چکامه ها

دلنوشته ها ، اشعار و چکامه های من

چون که در آغوش آتش سوختند
عشــق را پروانـه ها آموختند
این پر پروانه ها تنها نسوخت
شعله ها هم اندک اندک سوختند
از فــروغ چهره عاشـق وشان
نازنینان چــهره ها افروختند
هر دو سوی این حکایت باختند
باختند آن هر چه را اندوختند
تا که باز افتد به دام چشم ها
چشم ها را بر قدم ها دوختند

طبقه بندی موضوعی
......................................................................... .........................................................................

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آسمان آبی و بال و بری» ثبت شده است

شاپرک می رفت از بیشه ما  
کوله می بست به اندیشه ما
با هزاران امید
سفری داشت غریب


شاپرک

  • ابوالفضل جعفری