- ۱ نظر
- ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۰
بعد شمع خنده هایت گریه ها دارم بسی
ای مـراد انتــظار لحـظه دلـواپسـی
معنی چشمان تو رنگین کمان هفت رنگ
ای نگاهت آسمانی ، ارغوانی ، اطلسی
تا نسیمی از شمیم موی تو بو می برد
واله می گردد نسیم از بوی تو همچون خسی
غنچه ها پژمرده شد با رقص یک بوزینه ای
ای نسیم پر طراوت کی ز دریا می رسی
تیک تاک قلب ساعت های دنیا سکته کرد
بعد ازین خوابند دیگر لحظه ها از بی کسی
بغض هایی در گلو یی مانده است
حرف های پشت و رویی مانده است
در درون مردمان گنگ و لال
ناشنیده گفتگویی مانده است
گفت به من دلبر زیبا که تو زیبا نه ای
لایق این چشم و بر و زلف دل آرا نه ای
********
لاغری و گودی رخ های تو پیدا شده
لایق و شایسته این گنبد مینا نه ای
چندی از نیمه شب رفت ولی
چشم حیران من و این دل بی تاب هنوز
نگران دم صبح است
که می آید زود
هر دم از پرده چشم صحنه ای می گذرد
یا که آواز حزین تاری
می نوازد آرام
دخترکان اشکم
رقص کنان می آیند
وز سر صحنه به این گود فرو می غلطند
سجده کنان می میرند